«نماینده»/ عقب ماندن از آمار و ارقامی که در برنامههاي چهارم و پنجم توسعه برای نوسازی بافتهای فرسوده کشور به تصویب رسیده بود، روایتی است که به نظر میرسد به برنامه پنجساله ششم توسعه نیز سرایت خواهد کرد. آن هم در شرایطی که مشکلات مربوط به بازسازی بافتهای فرسوده شاید این روزها خود نیز موضوعی فرسوده شدهاند. اما جدا از سهمی که در برنامه ششم برای بازسازی محلات قدیمی لحاظ شده است، مغفول ماندن راهبردهای اجتماعی در این حوزه موضوعی بود که موجب شد تا با «علی نوذرپور»، معاون امور شهرداریهای سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور به گفتوگو بنشینیم.
- مسلما نوسازی این بافتهای فرسوده و احیای به چند سازمان و نهاد مربوط میشود، که گفته میشود چندان هم هماهنگ عمل نمیکنند، با این همه نقش دولت در این میان چیست؟
دولت تنها در قالب یک شرکت به عنوان شرکت مادر تخصصی عمران و بهسازی شهری که وابسته به وزارت راه و شهرسازی است در این موضوع ورود دارد، اما در حد چارچوبهای تعیین سیاستگذاریها و ارائه یکسری تسهیلات بانکی و منابعی برای کمک به اجراي پروژهها عمل میکند و اعتبارات را در اختیار شرکتهای فعال در حوزه عمران و نوسازی قرار میدهد. بنابراین اصل قضیه خود شهرداریها هستند که در این حوزه مسئولیت دارند.
- به نظر میرسد این همکاری هم البته خوب نبوده زیرا که آمار و ارقام تعیینشده برای بازسازی بافتهای فرسوده در برنامههای پنجساله توسعه محقق نشده است.
مجموع بافتهایی که در طول برنامههاي چهارم و پنجم توسعه نوسازی و بازسازی شده ۱۳ درصد کل بافتهای فرسوده را در بر میگیرد. نزدیک به ۹ تا ۱۰ درصد این بازسازیها مربوط به شهرداریها و مابقی به دولت و شهرسازی است. توجه داشته باشید اعتبارات مربوط به حوزه بازسازی محدود است و دولت منابع مالی زیادی ندارد که بتواند پاسخگوی این هزینهها باشد. اصل ماجرا این است که دولت باید در این زمینه تسهیلگری کرده و مقررات اضافه را حذف کند، علاوه براین میان دستگاههای اجرایی که به نوعی در ساماندهی بافتهای فرسوده دخیل هستند، هماهنگی ایجاد کند. این هماهنگی هم در قالب ستادهای ملی بازآفرینی شهری شکل گرفته است.
- با توجه به آماری که عنوان کردید، امسال قرار است چه میزان از بافتهای فرسوده در کشور بازسازی شود؟
برای برنامه ششم پیشبینی میشود که معادل ۲ برنامه چهارم و پنجم به عبارتی رقمی معادل ۱۳ درصد احیای این بافتها را داشته باشیم که اگر محقق شود در کل میتوان گفت سالانه ۲.۵ درصد از کل بافتها بازسازی شده است.
- با این اوصاف بازسازی چنین بناهایی به زمان زیادی نیاز دارد؟
زمانبر بودن یک امر طبیعی است. زیرا احیای این بافتها نیاز به منابع مالی دارد. اگر اعتبارات کافی باشد میتوان همانطور که در برنامه پنج ساله چهارم توسعه آمده بود، در مدت ۱۰سال بافتهای فرسوده را احیا و نوسازی کرد. اما به دلیل نبود منابع مالی برنامههاي چهارم و پنجم توسعه به پایان رسید اما در مجموع ۱۳ درصد نوسازی را شاهد بودیم. بنابراین درصورتی که ۱۳ درصد دیگر نیز تا پایان برنامه ششم بازسازی شود توانستهایم در مجموع یک چهارم این بافتها را نوسازی و احیا کنیم.
- در این پیشبینی کدام شهرها بیشترین بافت فرسوده را دارند نیاز به بازسازی را دارند که باید تمرکز بیشتری بر آن داشت؟
بیشتر کلانشهرهای دارای بافت فرسوده، نیازمند احیا هستند.
- درحال حاضر بیشتر میزان بازسازی در تهران صورت گرفته است بنابراین اعتبارات بیشتری نیز باید به این کلانشهر تخصیص یابد؟
خیر. به عنوان مثال مشهد نیز بافت فرسوده زیادی دارد که بیشتر از تهران نیازمند رسیدگی و بازسازی است. در شهرهای دارای بافت فرسوده که بیشتر کلانشهرها هستند، بافتهای فرسوده و میزان آنها شناسایی و محدودهها نیز معین شده است. همچنین مطالعات مورد نیاز نیز انجام گرفته است که در دستورکار شهرداریهای شهرهای مذکور قرار گرفته است و ما نیز در وزارت کشور مسئولیت هدایت و نظارت در این زمینه را بر عهده داریم. از سوی دیگر وزارت راه و شهرسازی نیز اقدامات لازم را انجام میدهد. روند موجود کند است اما دلیل آن منابع مالی است.
- از بحث دغدغههای مالی و سرعت کم بازسازی در این زمینه که بگذریم، آیا راهبردهای اجتماعی برای بازسازی بافت فرسوده دارید؟ زیرا زمانی که این محلات بازسازی میشوند، هویت اجتماعی آنها نیز تغییر کرده و زندگی و شرایط محیطی آنها هم تغییر چشمگیری میکند؟
وجود نگاه اجتماعی در این روند تغییرات را همه پذیرفتهاند. در تهران دفاتری وجود دارد تحت عنوان تسهیلگری اجتماعی که در آن کارشناسانی با تحصیلات جامعهشناسی مستقر هستند و وظیفه آنها صحبت با مردم و آگاه سازی آنها نسبت به موضوع و جلب مشارکت اشخاص است تا سعی شود تا حد امکان مساعدتهای لازم در این زمینه شکل بگیرد.
- اما برخی از مسئولان معتقدند ما بیشتر در روند بازسازی به مباحث کالبدی و اقتصادی پرداختهایم و جنبههای اجتماعی مغفول مانده است. نتیجه این روند نیز این است که مردم مشارکت زیادی در نوسازی بافتهای فرسوده ندارند.
اصل موضوع را همه قبول دارند اما اجراکردن این موضوع چون کار سخت و زمانبری است و افراد در موارد با مشکلات حقوقی و مالکیتی مواجه میشوند به طور عمده نتیجه عمل منتهی به کالبد میشود. در واقع نتیجه کار این میشود که چند پلاک خریداری و تجمیع شده و ساختمان جدیدی ساخته میشود. ساختمان نوسازی میشود، اما تنها بنا ساخته میشود و فضای شهری تولید نمیشود. بنابراین ما در بافتهای فرسوده باید به سراغ تولید فضای شهری برویم.
- این مشکلات برای قدیمی است و اگر نوسازی صورت گیرد باید این فضاها هم ایجاد شود، بنابراین با استناد به صحبتهای شما باز هم مسائل مالی و حقوقی مانع از انجام این امور شده است؟
این اقدام در حد تعریض معابر انجام میشود اما کافی نیست و باید بوستانهای محلهای و ایستگاههای آتشنشانی و بیمارستان شکل بگیرد. اگر همه اینها انجام شود، بافت نوسازی شده است. در غیر این صورت تنها ما نوسازی کالبد یک ساختمان را داریم. بنابراین ما تنها به کالبد میپردازیم و به موضوعات اجتماعی و اقتصادی آن محله توجه نمیکنیم، این کالبد نو میشود. از نظر اقتصادی نیز فرق ندارد برای ساکنی که خود فقیر مانده است ولی ساختمان آن نو شده است. ممکن است چنین فردی خانه خود را اجاره داده یا بفروشد و به محله دیگری که بافت فرسوده است، برود.
نظر شما